فکر کن رفتی حموم
.
.
.
حولت یادت رفته!
.
.
.
داد می زنی: یکی حوله منو از رو تختم بده...
.
.
.
در یکم باز میشه یه دستی حوله رو میده بهت...
.
.
.
می گیری، تشکر می کنی... خودتو خشک می کنی... لباس می پوشی...
.
.
.
دستتو که میذاری رو دستگیره درو باز کنی بیای بیرون یادت میفته همه مسافرتن و تو توخونه تنها بودی...!!!
.
اقا من توی این چند وقت به یک نتیجه ای رسیدم اونم اینکه وقتی چند وقت وبلاگتو به روز نمیکنی اون مطلب اخریه بازدیدش میترکه باور نمیکنی امار مطلب عنکبوت رو نگاه کنید
آیا میدانید کوه‌های آلپ در سال حدود یک سانتیمتر بلند می‌شوند؟
آیا میدانید گرده گل هرگز فاسد نمی‌شود؟
آیا میدانید دانشمندان دریافته‌اند که مورچه همچو انسان صبح‌ها خمیازه می‌کشد؟
آیا میدانستید که خفاش‌های خون آشام مزه تلخ را نمی‌چشندن
یا میدانستید که شیر اسب آبی صورتی است؟
آیا میدانستید که تاجیک ها به پلنگ صورتی میگن ببر گلابی؟
آیا میدانستید که چشم های آفتاب پرست مستقل از همدیگر حرکت میکند؟
آیا میدانستید زبان پنج نوع گیرنده چشایی دارد؟ شیرینی، شوری، تلخی، ترشی، اومامی (omami)
گیرنده اومامی در حس کردن مزه گوشت نقش دارد
ایا می دانید مردمک چشم بز مستطیلی است............
موزرسکی: از عملکرد خوب بازیکنان ایران شگفت زده شدیم
مدافع وسط تیم ملی والیبال روسیه گفت: انتظار چنین عملکردی از بازیکنان ایران نداشتیم و به این خاطر شگفت زده شدیم.
به گزارش روابط عمومی فدراسیون والیبال، دیمیتری موزرسکی پس از پیروزی سه بر دوی تیم ملی والیبال روسیه مقابل ایران اظهار داشت: می دانستیم ایران تیم قدرتمندی است و کار سختی مقابل این تیم در پیش داریم اما انتظار چنین عملکرد خوبی از بازیکنان ایران نداشتیم.
وی در پاسخ به این سوال که درباره دیدار بعدی خود مقابل برزیل چه نظری دارید؟ گفت: الان از پیروزی مقابل ایران خوشحالم و نمی خواهم به بازی بعدی فکر کنم. فردا به بازی مقابل برزیل فکر خواهم کرد.
سوار تاکسی بین شهری شدم، مسیرم مشهدبود.
اصلا با راننده درباره مقدار کرایه صحبتی نکردم از بابت پول هم نگران نبودم
اما وسط راه که بیابان بود، دست کردم تو جیب راست شلوارم ولی پول نبود…!
جیب چپ نبود… جیب پیرهنم!
نبود که نبود … گفتم حتما تو کیفمه!
اما خبری از پول نبود…
به راننده گفتم: اگر کسی رو سوار کردی و بعد از طی یک مسیری به شما گفت که پول همراهم نیست، چیکار میکردی ؟!!
گفت: به قیافه اش نگاه می کنم!
گفتم : الان فرض کن من همان کسی باشم که این اتفاق براش افتاده…!!!
یکدفعه کمی از سرعتش کم کرد و نگاهی از آینه به من انداخت
و گفت : به قیافه ات نمیاد که آدم بدی باشی ، می رسونمت …
